خطای blue screen of death که به اختصار اون blue screen ویندوز نام میبریم ممکنه دیر یا زود هر کاربر ویندوز درگیر خودش بکنه و این مشکل هم اغلب برای کاربران مایکروسافت یه مشکل نا امید کنندست چون عیب یابی اون میتونه براشون مشکل و زمان بر باشه ، حالا ما تو این مقاله سعی میکنیم با زبانی ساده به شما آموزش بدیم که اولا خطا با توجه به کدهایی که در صفحه blue screen به شما نمایش داده می شود ممکنه از کجا بوجود اومده باشه و ثانیا چطور میتونیم با یکسری کار ساده خطا رو حل کنیم
ابتدا اجازه بدین این اصطلاح مهم تعریف کنیم ، از نظر فنی خطای blue screen ویندوز به زمانی مربوط میشه که سیستم از فرایند نرمال خودش متوقف میشه و با نمایش صفحه خطا ، سیستم مجددا راه اندازی می شود . بروز خطای blue screen میتونه دلایل مختلفی داشته باشه مثل درایورهای مشکل دار ، مشکلات سخت افزاری و یا خطاهای مربوط به سیستم عامل که در موارد زیر این مسائل بررسی میکنیم
ورژن های جدید سیستم عامل ویندوز اصولا Stable هستن و کمتر دچار خطای blue screen ویندوز میشن. این هم باید بدونید که بعضی اوقات اگه فقط یکبار این خطا بروز بده و شما سیستم ریستارت کنید ممکنه سیستم بالا بیاد و بدون هیچ مشکلی به کار خودش ادامه بده پس جای هیچ نگرانی در این مورد نیست و اگر به صورت مدام دارین پیغام خطای blue screen ویندوز دریافت میکنید فرایند عیب یابی شروع به انجام بکنید
اینکه بخواهیم یک مشکل بدون اینکه متوجه بشیم از کجا بوجود اومده برطرف کنیم کار بسیار دشواری پس بهتره برای عیب یابی از خود صفحه خطا شروع کنیم ، همینطور که در عکس پایین هم مشخصه صفحه blue screen ویندوز از یکسری اطلاعات تشکیل شده مثل یک QR code که وقتی با گوشی اون اسکن کنید وارد صفحه پشتیبانی مایکروسافت می شوید و یک قسمت مهم برای حل مشکل که به ما کمک می کند بخش Stop Code هستش پس بهتره اون یادداشت کنید
بعضی اوقات خطای blue screen زمانی رخ می دهد که یک تغییر در سیستم عامل خودتون داده باشین که باعث بهم خوردن فرایند عادی سیستم شده باشه ، به طور مثال اخیر یک آپدیتی رو سیستم عاملتون انجام دادین و بعدش سیستم دچار مشکل شده برای رفع این مشکل هم بهتره از طریق گزینه Uninstall updates در control panel ویندوز آپدیت های اخیر رو از روی سیستم پاک کنید
یا اینکه یک برنامه روی سیستم نصب کردین و باعث بروز خطا شده که با پاک کردن آن خطا رفع می شود
زمانی که آپدیت های مشکل دار برای سیستم عامل ویندوز معرفی می شوند اصولا شرکت مایکروسافت و دیگر کمپانی ها سریعا آپدیت های بعدی رو برای رفع مشکل منتشر می کنند پس بهتره همیشه سیستم عامل خودتون با چک کردن آپدیت های جدید به روز نگه دارین
مشکل دیگه میتونه از درایورهای قطعات سخت افزاری باشه که روی سیستم قرار دارند شما با زدن کلید ترکیبی Win + X و انتخاب Device Manager وارد صفحه utility آن شوید و چک کنید هیچ کدام از قطعات دارای آیکن زرد رنگ نباشن و یا اینکه با انتخاب Update driver آخرین بروزرسانی های درایور ها رو به صورت آنلاین چک کنید که البته این مورد زیاد قابل اعتماد نیست
این یک ویژگی ویندوز می باشد که شما به راحتی میتونید state ویندوز رو به قبل از بروز مشکل بازگردانی کنید البته این موضوع زمانی مفید که دلیل بروز خطا نرم افزاری باشد . در منوی Start عبارت Recovery را تایپ کنید و ابزار Open System Restore را باز کنید حالا میتونید تمام state های ویندوز که گرفته شده رو ملاحظه کنید و با توجه به درخواستون هر کدام از آن ها را انتخاب کنید. با انتخاب گزینه Scan for affected programs میتونید ملاحظه کنید کدام نرم افزارها بعد از فرایند بازیابی تغییر پیدا می کنند
فرایند System Restore چند لحظه طول میکشه و این نکته رو باید مدنظر قراربدین که تغییرات فقط روی نرم افزارها و آپدیت هایی که شما نصب کردین و هیچ کاری با فایل های شما نداره . اگر مشکلتون بعد از بازیابی برطرف شد متوجه خواهید شد که خطای blue screen ویندوز نرم افزاری بوده
گاهی اوقات باج افزارها هم باعث بروز blue screen می شوند که بهتره برای این موارد از یک Antimalware خوب برای اسکن سیستم عامل استفاده کنید که پیشنهاد میشه از نسخه رایگان Malwarebytes استفاده کنید
اگر تا این مرحله مشکل blue screen ویندوز حل نشده باید شروع به تست قطعات سخت افزاریتون بکنید مثل رم سیستم که ممکنه باعث بروز خطای blue screen بشه برای تست قطعات هم در آینده به شما بهترین ابزارهای تست سخت افزار را معرفی خواهیم کرد
ویندوز یک ابزار به نام (SFC (system file checker داره که فایل های سیستمی ویندوزی که آسیب دیده رو چک میکنه و آن ها رو تعمیر میکته ، این دستور خیلی از مسائل مربوط به blue screen حل میکنه برای اجرای این دستور از طریق command prompt ویندوز دستور زیر را اجرا میکنیم
sfc /scannow
براساس سطح مشکل و خطای سیستم ، ممکنه نتونید کارهایی که در بالا توضیح دادیم رو در محیط ویندوز انجام دهید و خطای blue screen از بوت شدن نرمال سیستم عامل جلوگیری کند و برای فرایند عیب یابی مجبور به بوت کردن سیستم در حالت safe mode بشین
حالت safe mode تنها تنظیمات پایه ای ویندوز رو اجرا میکنه و از اجرا شدن برنامه های third-party جلوگیری میکند و اگر هم هیچ خطای blue screen دریافت نکردین مشکل از سرویس ها و برنامه های نصبی روی سیستم شماست
از طریق ابزارهای پیشرفته میتونید فرایند عیب یابی و بر طرف کردن مشکل blue screen ویندوز را انجام دهید که در مقاله ای جداگانه با معرفی WinDbg و BlueScreenView این فرایند رو به شما آموزش می دهیم
اگر تمامی مراحل بالا برای رفع خطای blue screen مفید واقع نشد مجبور به نصب مجدد سیستم عامل می شوید که می توانید از گزینه Reset this pc ویندوز 10 استفاده کنید که میتونه فرایند خطایابی را با سرعت بیشتری انجام دهد
در این مقاله قصد داریم ترفندی را با شما در میان بگذاریم که کمک میکند تا بتوانید هر ویدیویی را که میخواهید به عنوان والپیپر تنظیم کنید. همچنین میتوانید ویدیو را به عنوان صفحه خانه (home screen) یا صفحه قفل (lock screen) خود داشته باشید.
همانطور که به احتمال زیاد میدانید، اندروید در حال حاضر محبوبترین و بهترین سیستم عامل موبایل است. این سیستم عامل موبایل مبتنی بر لینوکس و به طبع متن باز آن است. اندروید به خاطر ماهیتی که دارد، شامل سفارشیسازیهای بیپایان است. به غیر از این، قابلیت دسترسی به اپ در اندروید بسیار بالاتر از هر سیستم عامل موبایل دیگری است.
فقط کافیست نگاهی به گوگل پلی استور بیاندازید تا اپهای مختلف برای کارهای متفاوت را ببینید. از جمله این سفارشیسازیها این است که اندروید به کاربرانش اجازه میدهد تا والپیپرهای زنده بسازند. به جز این، کاربران حتی میتوانند از گیفها نیز به عنوان والپیپر استفاده کنند.
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که چگونه از ویدیو به عنوان والپیپر استفاده کنید؟ کاربران اندروید میتوانند از یک ویدیو به عنوان پس زمینه صفحه خانه و صفحه قفل خود استفاده کنند. با این حال، استفاده از ویژگی والپیپر ویدیویی در تمامی گوشیهای اندرویدی امکانپذیر نیست.
برای استفاده از ویدیو به عنوان والپیپر، کاربران باید از یک اپ اندروید رایگان به نام VideoWall استفاده کنند. این اپ یک اپ بسیار معروف در فروشگاه گوگل پلی است و از آن برای ساخت والپیپرهای زنده و جالب از ویدیوهای مورد علاقه استفاده میشود. و اما چگونه از VideoWall برای ساختن والپیپر ویدیویی در اندروید استفاده کنیم؟
مرحله1: اول از همه، اپ اندرویدی VideoWall را در گوشی هوشمند خود دانلود کنید.
مرحله2: بعد از دانلود کردن این اپ، آن را از App drawer خود باز کنید. در ابتدای راه اندازی این اپ، از شما خواسته میشود تا مجوز دسترسی به فضای ذخیره سازی را اعطا کنید. پس از انجام این کار مراحل بعدی را دنبال نمایید.
مرحله 3: حال، رابط اصلی این اپ را خواهید دید. در اینجا باید روی گزینه ‘Video File’ ضربه بزنید و ویدیوی مورد نظر خود را انتخاب نمایید.
مرحله 4: در صفحه بعد، گزینهای برای کوتاه کردن فایل ویدیو در اختیار شما قرار میگیرد. اگر میخواهید ویدیو را کوتاه کنید، میتوانید از اسلایدری که در زیر صفحه قرار دارد، استفاده نمایید.
مرحله 5: پس از انجام کار، گزینهای دریافت میکنید تا والپیپر ویدیویی را اعمال کنید. فقط کافیست روی دکمه ‘Apply’ ضربه بزنید.
مرحله 6: حالا دکمه home را فشار دهید تا والپیپر ویدیویی خود را ببینید.
کار تمام شد! شما با همین چند کار ساده توانستید با استفاده از اپ VideoWall ویدیوی محبوب خود را به عنوان والپیپر در گوشی اندرویدیتان جایگزین کنید.
ویندوز 10 نسخه Home به صورت اجباری از شما می خواهد تا حتما با یک Microsoft Account وارد سیستم عامل خودتون بشین مگر اینکه در مرحله اول لاگین کردن سیستم شما اینترنت نداشته باشد. این موضوع همیشه برای مایکروسافت از اهمیت بالایی برخوردار بوده ولی الان بسیار فراتر از یک توصیه برای کاربران ویندوز شده است.
امکان لاگین کردن به سیستم عامل از طریق یک اکانت Local همیشه به صورت مخفی از امکانات Offline Account” در ویندوز 10 بوده است و هم اکنون این موضوع تایید شده که این امکان از مراحل نصب ویندوز حذف شده است.
تصاویری که در این مقاله استفاده شده مربوط به نسخه ویندوز 10 Home ورژن 1903 می باشد که Stable می باشد همچنین تحت عنوان May 2019 Update نیز شناخته می شود.
در مراحل نصب ویندوز 10 به شما پیغام Sign in with Microsoft” بدون هیچ امکان دیگری نمایش داده می شود ، البته در نسخه Professional ویندوز 10 به شما گزینه دیگری تحت عنوان Domain Join Instead” نمایش داده می شود که میتوان یک اکانت Local ساخت ولی همانطور که گفتم در نسخه Home ویندوز 10 هیچ امکان دیگری وجود ندارد
اگر تلاش کنید که بدون پر کردن Microsoft Account روی گزینه Next” یا Create account” کلیک کنید پیغام روبه رو به شما نمایش داده خواهد شد a valid email address, phone number, or Skype name.” که راه دیگری برای رد شدن از این مرحله وجود ندارد
اگر روی گزینه Learn More” کلیک کنید کادر پایین به شما نمایش داده می شود که این پیغام بهتون میده که میتونید بعد از فرایند نصب یک اکانت Local برای خودتون بسازید ولی بازهم نمیشه در فرایند نصب یک اکانت Local ساخت
If you’d prefer not to have a Microsoft account associated with your device, you can remove it. Finish going through Windows setup, then select the Start button and go to Settings > Accounts > Your info and select Sign in with a local account instead.
خوشبختانه یک راه مخفی وجود داره که بتونیم این فرایند دور بزنیم و به جای یک Microsoft Account یک اکانت Local بسازیم برای اینکار باید تمام ارتباطات شبکه ای مثل کابل و Wi-Fi از سیستم قطع کنیم بعد از اینکار تلاش کنید تا Microsoft account روی سیستم بسازید و با توجه به اینکه ارتباط اینترنت سیستم قطع می باشد پیغام خطای Something went wrong” به شما نشان داده می شود که میتونید روی گزینه Skip” کلیک کنید تا از مرحله ساخت اکانت رد بشیم
بعد از این مرحله صفحه قدیمی Who’s going to use this PC?” به شما نشان داده می شود که میتونید اکانت Local خودتون بسازین بدون اینکه نیازی به Microsoft Account باشه
البته ممکنه پیش خودتون بگین که به صورت معمول ما وقتی ویندوز نصب میکنیم به هیچ شبکه ای وصل نیستیم و راحت این مراحل یا ساخت یک اکانت Local ادامه می دهیم ولی طبق آمار مایکروسافت وقتی در پروسه نصب از کاربران درخواست می شود که به یک شبکه متصل شوند درصد بالایی از کاربران اینکار انجام می دهند و در مرحله بعد هم باید حتما با Microsoft Account خود وارد سیستم بشن
شاید در آپدیت های بعدی ویندوز 10 این مورد که به صورت یک ترفند به شما معرفی کردیم جلوش گرفته بشه ولی از الان میشه حساسیت بالای مایکروسافت در استفاده از Microsoft Account درک کرد پس بهتره هرچه زودتر یک اکانت در سایت مایکروسافت برای خودتون بسازین
در chrome ورژن 77 قابلیت شخصی سازی برای کاربران بسیار راحت شده که تنها با چند کلیک بتونن مرورگر مطابق سلیقه خودشون درست کنن و کارهایی مثل عوض کردن تصویر پس زمینه روی Tab ها انجام بدن پس با ادامه مقاله همراه ما باشین تا با آموزش آسانی که در اختیارتون میزاریم بتونید این شخصی سازی رو انجام بدین
Feature های شخصی سازی به صورت پیش فرض روی ورژن 77 Chrome فعال نیستن و شما باید چند تا از Hidden Flag هارو فعال کنید
Flag هایی که برای Chrome در نظر گرفته شده است برای همه در دسترس نیست و ممکنه هر لحظه توسط شرکت پاک بشن و یا تغییر داده بشن. برای فعال سازی Flag ها از طریق آدرس بار مرورگر مطابق عکس زیر عبارت chrome://flags تایپ کنید و در Search Bar عبارت NTP را جستجو کنید
گزینه های Chrome Colors menu” و NTP customization menu version 2” را از طریق باکس روبه روی آنها فعال کنید
تا وقتی که مرورگر Chrome خودتون راه اندازی مجدد مکنید تغییرات لحاظ نمی شوند پس با کلیک روی گزینه Relaunch Now” این فرایند انجام دهید. بعد از بالا آمدن مرورگر تمام تب ها مجدد باز می شوند ولی مراقب باشین که اگر قبل از زدن گزینه Relaunch Now تمام اطلاعاتی که وارد تب ها کردین را ذخیره کنید چون اطلاعاتتون بعد از راه اندازی مجدد پاک می شود
بعد از پیش نیازهایی که در بالا فعال کردیم حالا نوبت به شروح مراحل شخصی سازی میشه.
شما میتونید از طریق Chrome Web Store تم های آماده رو روی مرورگر خودتون نصب کنید ولی اگر مثل من دوست دارین خودتون فرایند شخصی سازی مرورگر با سلیقه مخصوص خودتون درست کنین با ادامه مطلب همراه بشین
برای شروع روی کلید Customize” که در بالا صفحه مرورگر قرار دارد کلیک کنید
همانطور که در تصویر پایین میبینید option هایی برای تغییر Background ، Shortcut و رنگ تم در اختیار شما قرار داده شده است.
برای انتخاب رنگ دلخواه گزینه Color and theme” را انتخاب نمایید و رنگ مورد نظرتون رو انتخاب کنید شما با انتخاب آیکن eyedropper میتوانید رنگ مورد علاقتون را انتخاب کنید و chrome به صورت اتوماتیک میتونه گزینه های روشن تر کردن و یا تیره تر کردن رنگ رو در اختیارتون بزاره
برای انتخاب یک تصویر برای Background مرورگر از طریق زبانه Background” در سمت چپ صفحه تصویر دلخواهتون انتخاب کنید این تصاویر به صورت روزانه توسط گوگل آپدیت میشه و تصاویر جدیدی به لیست اضافه میشه اگر به تصاویر داخل این لیست هم علاقه ای نداشتین میتونید با انتخاب گزینه Upload From Device” تصویر از سیستم خودتون انتخاب کنید یا با انتخاب گزینه No Background” مرورگر از روی رنگ تم شما Background را به همان رنگ در خواهد آورد
در آخر هم میتونید مشخص کنید Shortcut ها زیر Search box به چه صورتی به شما نمایش داده شود که 3 گزینه پیش روی شماست انتخاب My Shortcuts” که مطابق خواسته شما و نوع shortcut هایی که شما انتخاب میکنید رو نمایش می دهد گزینه دوم انتخاب Most visited sites” که سایت های پربازدید رو به شما نشون می دهد و در آخر هم گزینه Hide shortcuts” که به شما هیچ Shortcut در زیر Search Box نمایش نمی دهد
با اینکه ابزار ipconfig و Ifconfig دو ابزار کاملا متفاوت از هم هستند ولی با توجه به اینکه هدف هر دو ابزار در شبکه مشابه همدیگر است در اینجا ما آن ها را باهم توضیح خواهیم داد
Ipconfig یک ابزار command-line در محیط ویندوز. این ابزار برای نمایش IP protocol stack در سیستم local شبکه استفاده می شود با توجه به نوع دستورات یا تنظیمات command-line اطلاعاتی که نمایش داده می شود ممکن است کم و زیاد باشد به صورت پیش فرض آدرس IP ، آدرس subnetmask و آدرس default gateway مربوط به کارت شبکه نصب شده روی سیستم رو نمایش می دهد با گذاشتن سوئیج ” all/ اطلاعات بیشتری را در مورد پروتکل IP نمایش داده می شود به طور مثال آدرس MAC مربوط به هر interface را نمایش می دهد با توجه به اینکه این دستور هم اطلاعات مربوط به آدرس هایی که به صورت manual یا DHCP را نمایش می دهد اگر آدرس از DHCP Server دریافت شده باشد اطلاعات مربوط به سرور را نمایش می دهد
ipconfig علاوه بر اینکه یک ابزار نشان دادن اطلاعات می باشد میتونه در زمینه کنترل تنظیمات شبکه هم برای کاربر مفید باشد مانند استفاده از دستور ” ipconfig /release ” که آدرسی که از DHCP Server دریافت شده را رها می کند برای دریافت آدرس جدید یا دستور ” ipconfig /flushdns ” که تمام DNS name resolution داخل cache را پاک می کند
ifconfig یک ابزار در محیط سیستم عامل های Unix می باشد که برای کنترل ، پیکربندی و جستجو در شبکه های TCP/IP از طریق محیط command-line می باشد.
درسته که در ifconfig پارامترها و گزینه ها نسبت به ipconfig متفاوته ولی در گزارشات و دسترسی ها مشابه همدیگر می باشند
به صورت معمول در یک کامپیوتر شما می توانید هزاران ارتباط شبکه ای در یک لحظه داشته باشین که فرایند عیب یابی را برای ارتباطات بسیار دشوار می کند ، به همین دلیل است که Netstat ساخته شده. این ابزار به خوبی میتونه وضعیت هر سرویس و اتصال مربوط به اون را شناسایی کنه و فرایند جستجو رو خیلی برای شما هم راحت تر و هم کمتر کند
با اجرا کردن دستور Netstat از محیط command-line تمام connection های فعال ورودی و خروجی کارت شبکه نمایش داده می شود در واقع علاوه بر اتصالات فعال idle ها هم نشان می دهد. Netstat همچنین پورت های باز روی سیستم هم نمایش می دهد با دستور Netstat میتوانیم گزارش های بسیار متنوعی از سیستم دریافت کنیم. دستورات Netstat ممکنه در سیستم عامل ها کمی متفوت باشه که باعث گیج شدن کاربران در استفاده از آنها می باشد به عنوان مثال دستور Netstat –b در ویندوز نام هر سرویس مربوط به ارتباطات نشون میده در صورتی که در OS X یا BSD این دستور با -i آمار دیگری را نمایش می دهد بهترین راه برای اینکه ببینید روی Netstat شما چه دستوراتی اجرا می شود استفاده از دستور -? می باشد تا تمامی سوئیچ ها رو مطابق عکس بالا نمایش دهد
این دو ابزار برای تایید و تست DNS resolution استفاده می شود که در مواردی مشابه و در مواردی با یکدیگر تفاوت دارند. مشکلات DNS زمانی ایجاد می شود که DNS Server آدرس IP و یا اسم متناظر با آن را به اشتباه بازگردانی کند
ابزار Nslookup یک مشکل بزرگ داره و اون هم اینه که با اینکه به صورت پیش فرض زمان اجرای دستور به سراغ DNS Server در شبکه موجود می ره ولی گاهی اوقات ممکنه با وجود اینکه DNS Server دچار مشکل باشه اطلاعات را از دیتابیس قدیم خودش بازگردانی کنه که ممکنه فرایند عیب یابی رو به اشتباه بندازه
ابزار Dig هدفی مشابه با Nslookup داره با این تفاوت که صرفا از Library های سیستم عامل برای بازگردانی اطلاعات مربوط به Hostname استفاده می کند به دلیل اینکه در بیشتر سیستم عامل ها این ابزار وجود نداره شما میتونید از سایت ISC’s website آن را دانلود کنید
tcpdump ابزار عیب یابی شبکه ایی که قبل از نرم افزارهای GUI-based معرفی شد و به سال 1987 بازمیگرده حتی 10 سال قبل از اینکه sniffer ها معرفی شوند ، اگرچه در طی این مدت ابزار tcpdump به طور مداوم بهبود یافته ولی تغییر تکاملی و اساسی در آن بوحود نیامده است. این ابزار تقریبا در تمام سیستم عامل های لینوکس وجود داره که ابزاری پر سرعت برای capture کردن پکت ها می باشد ، tcpdump از libpcap library برای فرایند capture پکت ها استفاده می کند
کاربرد tcpdump بسیار آسان است و همانطور که در عکس بالا ملاحظه می فرمایید تمام پکت های انتقالی روی یک اینترفیس را capture می کند ، شما می توانید از این گزارشات خروجی بگیرین و بعد از طریق ابزارهای تجزیه و تحلیل آنها را آنالیز کنید یکی از نقاط قوت tcpdump فیلتر کردن گزارشات خروجی می باشد ، افرادی که تخصص بالایی در استفاده از خط فرمان دارند میتونن به خوبی برای عیب یابی شبکه از دستورات tcpdumpاستفاده کنند
Windump نسخه ویندوزی tcpdumo می باشد ، بیشتر ساختار windump مشابه نسخه لینوکسی می باشد به جز مورد فیلتر کردن که دارای محدودیت هایی می باشد. تفاوت های دیگر tcpdump و windump در نوع نصب آن می باشد که در نسخه ویندوزی باید از وبسایت windump آن را ادانلود و نصب کرد ولی در نسخه لینوکسی کافیست برنامه به صورت portable از روی فلش اجرا شود
در فهرست می رسیم به یکی از پرکاربردترین ابزار تست شبکه که بوجود آمدن برمیگرده به سال 1983 زمانی که developer ها رفتار غیرطبیعی شبکه را مشاهده کردند و ابزاری وجود نداشت که به عیب یابی بپردازند پس این ابزار بسیار سبک و کاربردی را ساختند که روی تمام سیستم عامل ها با پروتکل ip networking کار می کند
ping ابزاری بسیار هوشمند و سبک است که با ارسال پکت های ICMP echo به یک مقصد مشخص و منتظر بودن برای پاسخ از آن مقصد به پکت ها ارتباط بین دو نقطه را چک می کند این فرایند به صورت پیش فرض 5 بار تکرار می شود ولی می توان با دستور -t این فرایند تا متوقف شدن آن توسط کاربر ادامه داد ، نتایح دستور ping همجنین مدت زمان ارسال و دریافت پکت ها از مبدا به مقصد را نیز نمایش می دهند و همینطور تعدادhops هایی که پکت برای رسیدن به مقصد طی میکند و با TTL نمایش داده می شود
ping با این پیش فرض عمل می کند که در مقصد سیستم از استاندارد RFC 1122 پشتیبانی می کند تا بتواند پاسخ های echo را بازگردانند ، همچنین فایروال های سیستم این ترافیک را برای مسائل امنیتی بلاک می کنند که برای تست بهتره این مورد غیرفعال شود .
ابزار traceroute یا tracert در محیط ویندوز معرفی شد که option های بیشتری نسبت به ping دارد ، همینطور که از نام این ابزار مشخص است فرایند مسیریابی پکت ها تا رسیدن به مقصد را انجام می دهند تا علاوه بر تست ارتباطی بین مبدا و مقصد از مسیر هم مطمئن شویم همچنین tracert آدرس های هر مسیر رو بازمی گرداند به اضافه زمانی که تا آن مسیر طی کرده است
traceroute یکی از ابزارهای قدیمی می باشد که قدمت آن به سال 1987 بازمیگردد که اولین بار در سیستم عامل unix معرفی شد و تا الان در تمامی سیستم عامل های لینوکس و mac os استفاده می شود و زمانی که برای پلتفرم ویندوز معرفی شد به دلیل محدودیت 8 کاراکتری ابزارهای ویندوز به tracert تغییر نام داد.
در شبکه های مدرن امروزی پیچدگی بیشتر شده و امکان خطا و مشکل در هر قسمتی وجود داره پس در زمان بروز مشکلات شبکه ای مدیران شبکه نیاز به ابزار و نرم افزارهای عیب یابی شبکه دارند که هم مشکل پیدا کنن و هم اینکه بتونن مشکل برطرف کنن و اگر هم مشکل از شبکه نباشه بتونید با استفاده از این ابزار این مورد را به تیم های دیگه اثبات کنید.
شاید انتخاب از میان تعداد زیادی ابزار عیب یابی شبکه کار دشواری باشه ولی ما تو این مقاله سعی میکنیم بهترین ابزارها رو از نظر کارایی به شما معرفی کنیم تا بهترین کمک را به شما بکنند.
در این مقاله ما بهترین ابزارهارو با جزئیات به شما معرفی میکنیم ابزارهای command-line و هم GUI ، این ابزارها هم میتونن به صورت Local باشند و هم به صورت web-based این ابزارها کمک بسیاری به مدیران شبکه خواهد کرد پس بیاین معرفی این لیست شروع کنیم.
اولین ابزار لیست ما محصول رایگان Solarwinds با نام Engineer’s Toolset می باشد ، یکی از ابزارهای پرقدرت SNMP network monitoring این کمپانی در ارائه ابزارهای دیگر عیب یابی شبکه هم فعالیت داره مثل Traceroute NG که یک ابزار رایگان بسیار مفید این کمپانی می باشد.
SolarWinds Engineer’s Toolset بیش از 60 ابزار کاربردی در اختیار کاربر قرار میده که شامل مانیتور کردن real time سرورها ، روتر ها و دستگاه های دیگر به صورت گرافیکی می باشد مثلا استفاده از ابزار Simple Ping”که به شما response time و packet loss
ping یکی از ابزارهای نرم افزار Engineer’s Toolset می باشد و برخی از این ابزارها به صورت اختصاصی توسط این نرم افزار ارائه می شوند و در یک داشبورد مرکزی قابل دسترس هستند و همچنین مدیران شبکه از ابزارهای آن می تونن برای میزان آسیب پذیری شبکه در صورت حمله استفاده کنند
همچنین شامل ابزاری برای هشدار دادن در صورت بروز خطا برای هرکدام از دستگاه های شبکه می شود و این مورد میتونه به شما قبل از اینکه کاربر متوجه بروز خطا بشه کمک کنه تا از بروز خطا با خبر شوید در زیر لیست بهترین ابزار SolarWinds Engineer’s Toolset برای شما آورده شده
wireshark که در گذشته با نام Ethereal شناخته میشده در حدود 20 سال که محصول خودش ارائه کرده به عنوان معروف ترین ابزار sniffing شناخته می شود که می تواند پکت های شبکه رو به خوبی آنالیز کند. قبل ازwireshark ابزاری با نام sniffer وجود داشت ولی یک نقطه ضعف بزرگ داشت و آن هم قیمت بالای نرم افزار بود که در دهه 90 قیمتی 1500 دلاری داشت تا اینکه نرم افزار Ethereal به عنوان یک نرم افزار رایگان open source وارد بازار شد و بعد از 30 سال هم هنوز به عنوان معروف ترین ابزار sniffing شناخته می شود
نرم افزار wireshark با محیط کاربری آسان و GUI وظیفه capture کردن پکت های شبکه روی یک اینترفیس بدون مختل کردن آن را به خوبی انجام می دهد. قابلیت خوبی که wireshark داره فیلتر کردن نوع پکت هاست تا بتوان پکت های مورد نیاز برای آنالیز را مشاهده کرد
خوشبختانه توسعه دهندگان این سیستم عامل کار را بسیار راحت کردن و فقط کافیه از طریق این لینک وارد سایت اصلی Enso شوید و به راحتی آخرین نسخه آن را دانلود نمایید
عموما نصب سیستم عامل های لینوکس از طریق فلش های bootable انجام میگیرند و دیگه زیاد با دیسک سیستم عامل رو نصب نمی کنند ولی بازهم زیاد تفاوتی نمی کند و هرطور که خودتون راحت تر هستین می توانید دیسک bootable سیستم عامل را نصب کنید.
ساخت فلش Bootable با نرم افزار Etcher کار بسیار آسانی و فقط کافیه از طریق این لینک آخرین نسخه آن را دریافت کنید و مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید
نکنه : نرم افزار Etcher روی سیستم عامل های ویندوز ، لینوکس و Mac کار می کند و ساخت دیسک Bootable برای هر سه نوع سیستم عامل مشابه همدیگه است
مرحله اول : پس از نصب نرم افزار آن را اجرا نمایید و USB را به کامپیوتر متصل نمایید حداقل فضای مورد نیاز برای فلش 2 گیگابایت می باشد
مرحله دوم : روی گزینه Select Image” کلیک کرده و ایمیج سیستم عامل Enso را انتخاب نمایید
مرحله سوم : روی گزینه Select Drive” کلیک کرده و درایو مربوط به usb را انتخاب نمایید تا ایمیج سیستم عامل روی فلش write شود این مرحله ممکن است چند دقیقه طول بکشد و بعد از اتمام فرایند فلش ، USB را از طریق بایوس بوت کنید
برای آغاز کردن نصب روی گزینه Install Enso” کلیک کنید و Keyboard layout” را روی زبان مورد نظرتان قرار دهید
در صفحه Updates and other software” روی گزینه های Download updates while installing Enso و Install third-party software for graphics and Wi-Fi hardware and additional media formats.”کلیک کنید و سپس روی گزینه Continue” کلیک نمایید
در صفحه ”Installation type” نوع نصب را انتخاب نمایید هر کدام از موارد این صفحه تنظیمات خاص خودش را دارد و بهترین مورد آن گزینه Erase disk and install Enso” را انتخاب نمایید و سپس گزینه Install Now” را انتخاب نمایید تا فرایند نصب آغاز شود
در ادامه نصب برای تایید صفحه ای باز میشه که از شما با عنوان Write the changes to disks” در خصوص نصب سیستم عامل روی هارد دیسک تاییدیه بگیره و با زدن کلید continue وارد مرحله بعد می شویم
بعد از این مرحله Enso شروع به نصب روی سیستم شما می کند البته هنوز چند مورد تنظیمات مثل timezone باقی می ماند که در صفحه Where are you?” منطقه خودتون انتخاب می کنید بعد از انتخاب timezoneمورد نظرتون روی دکمه continue کلیک کنید
بعد از صفحه where are you” به شما صفحه who are you” نمایش داده می شود که در آن نام کاربری ، computer name و پسورد برای سیستم را مشخص میکنیم و در انتها continue را کلیک می کنیم
بعد از اتمام تنظیمات فرایند نصب به اتمام می رسد و در آخر به شما پیغام Restart Now” نمایش داده می شود تا سیستم عامل ریبوت شود و آماده برای استفاده
بعضی اوقات شما نیاز دارین که پارتشین هایی تغییر سایز بدین که سیستم عامل روی آن ها نصب نشده برای این مدل پارتیشن ها نیازی به بوت کردن CD live ندارین و از طریق اپلیکیشن Gparted به راحتی می توانید در خود سیستم عامل این کار را انجام دهید این کار هم از طریق محیط command-line قابلیت انجام شدن دارد هم از طریق ابزار گرافیکی. قبل از اینکه نحوه تغییر سایز پارتیشن های هارد لینوکس غیر سیستم عاملی بهتون بگیم ابتدا باید اپلیکیشن Gparted روی سیستم نصب کنید از طریق دستور Ctrl + Alt + T یا Ctrl + Shift + T وارد محیط ترمینال لینوکس شوید و با توجه به راهنمایی های پایین و نوع سیستم عامل لینوکستون یکی از روش ها را انتخاب کنید
کاربران سیستم عامل ubuntu میتونن با دستور Apt برنامه Gparted از منبع اصلی Ubuntu software با نوشتن دستور زیر نصب کنند
Debian
کاربران سیستم عامل debian در تمامی ورژن ها میتونن با دستور Apt-get برنامه Gparted از منبع اصلی Debian Main با نوشتن دستور زیر نصب کنند
Arch Linux
برای سیستم عامل Arch کاربران میتونن برنامه Gparted از منبع Extra” سیستم عامل به شرط اینکه این منبع Enabled شده باشد با دستور Pacman نصب کنند
Fedora
در سیستم عامل Fedora هم مانند سیستم عامل ubuntu برنامه Gparted در منبع Primary قرار داره و با دستور Dnf آن را نصب نمود
OpenSUSE
در سیستم عامل OpenSUSE برنامه Gparted در منبع Oss all” قرار داده شده و با دستور Zypper میتوان آن را نصب نمود
sudo zypper install gparted
وقتی برنامه Gparted روی سیستم لینوکس نصب شد با کلید ترکیبی Alt + F2 وارد Quick launcher می شویم و با دستور gparted یا pkexec gparted برنامه رو اجرا کنید ، وقتی برنامه اجرا شد مطابق تصویر میتونید پارتیشن مورد نظرتون انتخاب کنید
روی پارتیشنی که قصد تغییر سایز ان را داریم راست کلیک کرده تا منوی زیر نمایش داده شود
گزینه Resize” را انتخاب کنید تا پیغام Resize/Move” نمایش داده شود ، در اینجا از طریق ابزار گرافیکی و با drag کردن می توان سایز پارتیشن را تغییر داد به این نکته توجه داشته باید سایزی که در باکس new sizeنمایش داده می شود مضرب 1024 و به MB می باشد مانند 5 گیگابایت که به صورت 5120 نمایش داده می شود یعنی 5*1024=5120 ، وقتی که به سایز مورد نظرتون رسیدین روی گزینه Resize/Move” کلیک کنید و در بالای صفحه برای اعمال شدن تغییرات روی گزینه Apply کلیک کنید
زمانی که بخواهید پارتیشن سیستم عامل لینوکس تغییر سایز یدهید به دلیل in use بودن پارتیشن اینکار در محیط سیستم عامل ممکن نیست به جز اینکه از Gparted live disk استفاده کنید برای دریافت آخرین نسخه Gparted live disk از دستور wget در محیط ترمینال استفاده میکنیم
wget https://downloads.sourceforge.net/gparted/gparted-live-1.0.0-3-amd64.iso
زمانی که دانلود برنامه تمام شد یک USB به سیستم متصل میکنیم و از طریق برنامه های Bootable فلش bootable live disk برنامه Gparted را می سازیم و بعد سیستم ریستارت کرده و دیسک ساخته شده Gparted را بوت میکنیم
زمانی که bootable live disk Gparted اجرا شد کارهای زیر را به ترتیب برای تغییر سایز پارتیشن انجام دهید
1- برای Configuring console-data گزینه don’t touch keymap را انتخاب نمایید
2- زبان پیش فرض را انتخاب کنید
3- برای Which mode do you prefer عبارت startx” را تایپ نموده و سپس Enter را بزنید
برنامه به صورت گرافیکی باز می شود و همانند تغییر سایز در محیط سیستم عامل پارتیشن خود را تغییر سایز دهید
با انتخاب تیک سبز یا همان Apply تغییرات تغییر سایز روی سیستم لحاظ می شود
سیستم خودتون ریستارت کنید و وارد سیستم عامل شوید و خواهید دید تغییرات سایز پارتیشن های هارد لینوکس شما به درستی لحاظ شده
بر اساس هشدار سازمان های امنیتی این تروجان قدرتمند میتونه پسوردها ، اطلاعات بانکی و همچنین اطلاعات شخصی کاربران را سرقت کنه و ان به حداقل مهارت برای استفاده از این تروجان نیاز دارند
تروجان NanoCore RAT اولین بار در سال 2013 ظهور کرد و مشکلات بسایر زیادی را برای قربانیان خود به وجود آورد و خلافکاران کافی بود که مبلغ 25 دلار برای خرید آن می پرداختند ، حالا جدیدترین ورژن این بدافزار که مراتب خطرناکتر می باشد به صورت رایگان در فضای دارک وب منتشر شده
طبق اعلام آزمایش های LMNTRIX نسخه ورژن جدید تروجان NanoCore به سیستم عامل های ویندوز حمله می کند و از ی پسوردها ، نصب Keylogging گرفته تا رکورد محرمانه صدا و تصویر از طریق وبکم را روی سیستم قربانی انجام می دهد
NanoCore برای اینکه فعالیت خودش در خصوص وبکم مخفی نگه داره چراغ مربوط به وبکم را غیر فعال می کند. قابلیت های دیگه این تروجان خاموش کردن یا ریستارت کردن سیستم از راه دور یا دسترسی به حرکت دادن موس باز کردن صفحات وب و هر کاری که برای مجرم اینترنتی برای ی اطلاعات کافی.
تروجان NanoCore هم مثل اکثر تروجانها از طریق حملات email phishing خودش به سیستم قربانی می رسونه که بیشتر یک متن شامل یک فاکتور یا سفارش خرید که کاربر متقاعد می کنه روی لینک آلوده کلیک کند
نویسندگان این بدافزارها امروزه بیشتر روی سادگی استفاده از آن کار می کنند تا کاربران با هر سطح از دانش فنی بتونن حملاتی روی سیستم قربانی ها انجام دهند
در حال حاظر بهترین روش برای اینکه تا حد امکان از حملات این نوع تروجانها در امان بمانیم آپدیت نگه داشتن سیستم عامل و برنامه هاست .
پروتکل SNMP که مخفف عبارت Simple Network Management Protocol است یکی از متداول ترین پروتکل های مورد استفاده در شبکه است. این پروتکل به مدیران اجازه میدهد تا شبکه ی خود را در هر ابعادی که باشد رصد کنند و از وضعیت لحظه به لحظه آن اطلاع داشته باشند. از آنجایی که لینوکس و سیستم و شبکه های برپا شده بر بستر آن در حال گسترش هستند پس ابزار های مانیتورینگ بر بستر این سیستم عامل نیز روز به روز از اهمیت بالاتری برخوردار خواهند بود، البته لازم به ذکر است که میزان گسترش لینوکس در بین سرور ها بیش از سیستم های کاربران و کامپیتورهای اداری می باشد.
با در نظر گرفتن همه جوانب نباید تعجب برانگیز باشد که لینوکس هم بتواند برای پلتفرم راه اندازی سیستم مانیتورینگ یک شبکه در نظر گرفته شود. در این مقاله سعی شده نگاهی بیندازیم بر تعدادی از ابزار های مانیتورینگ بر مبنای سیستم عامل لینوکس.
درابتدا توضیحی در مورد ماهیت مانیتورینگ شبکه ارائه می کنیم و بعد از آن بر روی پروتکل SNMP تمرکز می کنیم، آنهم به گونه ای ساده و قابل فهم.برای ساده تر شدن مطالعه این مقاله در چهار بخش ترجمه و منتشر میشود.
برای یک مدیر شبکه اختلال در ترافیک شبکه دشمن شماره یک است.اگر شما یک شبکه را با یک بزرگراه مقایسه کنید آنموقع اختلال در ترافیک شبکه حکم تصادف در آن بزرگراه را دارد. اما برخلاف ترافیک در بزرگراه که قابل مشاهده هست، دیتا در شبکه بین انواع کابل ها و انواغ تجهیزات همچون روتر و سوئیچ به صورت ولتاژ عبور میکند و بروز اختلال در هر کجای این مسیر می تواند بروز کند که البته غیر قابل مشاهده است، نکته دیگر اینکه برخلاف عبور و مرور در بزرگراه و به علت اینکه اطلاعات بین تجهیزات به صورت ولتاژ منتقل می شود، بنابراین نرخ انتقال اطلاعات بر روی مسیر های ارتباطی با سرعت نور است، پس حتی اگر شما بتوانید اطلاعات در حال عبور را ببینید، باز هم این نقل و انتقال آنچنان سریع است که به علت سرعت بالا، عملا چیزی قابل مشاهده نیست. این ناتوانی در شناسایی نقطه بروز اختلال است که اهمیت ابزار های مانیتورینگ شبکه را نمایشد میدهد. این ابزار ها به مدیران شبکه امکان میدهند تا با اطمینان از محل اختلال در شبکه اطلاع پیدا کنند و جهت رفع خرابی در اسرع وقت وارد عمل شوند.
ابزار مانیتور پهنای باند شبکه مزیت بالایی در برنامه ریزی برای گسترش ظرفیت پهنای باند شبکه دارد، زیرا از نیازهای اولیه هر شبکه ای بهبود پهنای باند زیرساخت شبکه است. همانند افزایش فضای ذخیره سازی اطلاعات که با گذر زمان اضافه می شود. این گونه می توان گفت که هرچه پهنای باند بالاتری تامین کنید نیاز شما نیز افزایش پیدا می کند.در اینجاست که نقش مانیتورینگ پهنای باند نمایان میشود، با رصد پهنای باند شما از قبل آگاهی دارید که چه زمانی نیاز به گسترش پهنای باند خود دارید، از اینکه چه نقطه ای بیشترین مصرف پهنای باند را دارد اطلاع دارید، میدانید که در چه نقطه ای اضافه مصرف پهنای باند دارید و میزان دقیق پهنای باند مورد نیاز را به سهولت برآورد می کنید، پس قبل از تبدیل این موضوع به یک مشکل به آن رسیدگی خواهید کرد.
پروتکل SNMP علاوه بر امکان مشاهده شبکه و وضعیت تجهیزات آن، به شما امکان اتصال به تجهیزات و مدیریت آنها را نیز می دهد به گونه ای که با استفاده از این پروتکل می توانید از راه دور تجهزات خود را تنظیم کنید و اگر مشکلی به وجود آمده آن را رصد و برطرف نمایید.اما در این مقاله به SNMP با دید ابزاری جهت مانیتورینگ پهنای باند شبکه نگاه می کنیم تا از آن برای مقایسه INTERFACE تجهیزات مختلف و رسم طراحی شبکه استفاده نماییم.در ادامه به توضیح بیشتری در باره این پروتکل خواهیم پرداخت.
همان طور که برای رانندگی کردن نیاز ندارید که بدانید موتور خودرو با چه مکانیزمی حرکت ایجاد می کند، برای کار با SNMP نیز نیاز ندارید از تمامی جزئیات آن مطلع باشید، بنابراین در این مقاله سعی شده تا به حدی کافی اطلاعات به شما داده شود تا شناختی از نحوه ی کار این پروتکل داشته باشید ولی نه با تمام جزئیات. اینکه این پروتکل را درک کنید، از آن استفاده کنید و آن را راه اندازی و مدیریت کنید نیاز به تجربه و کار با این پروتکل دارد.
اگر بخواهیم مرحله به مرحله گام برداریم در مرحله اول چگونگی ارتباط برقرار کردن با تجهیزات از طریق پروتکل SNMP نیاز به این دارد که اهراز هویت صورت بگیرد، پس مکانیزم امنیت SNMP وارد مدار می شود. برای برقراری ارتباط بین سرور و تجهیزاتی که میخواهند مانیتور شود فیلدی جهت بررسی و اهراز هویت رد و بدل میشود با نام COMMUNITY STRING که به نوعی رمز عبور برقراری ارتباط است. برای برقراری ارتباط از طریق پروتکل SNMP به دو مدل COMMUNITY STRING وجود دارد:
COMMUNITY STRING PUBLIC: برای دریافت اطلاعات وضعیت دستگاه که به صورت READ-ONLY است.
PRIVATE COMMUNITY STRING: برای اعمال تنظیمات مدیریتی دستگاه.
در کنار مزایای راه اندازی و کانفیگ دستگاه ها از طریق پروتکل SNMP و استفاده از PRIVATE COMMUNITY STRING عیب بزرگ این مکانیزم که مانع از گسترش استفاده و بهرهمند شدن از این ویژگی پروتکل SNMP شده آن است که رمزعبور یا عبارت COMMUNITY STRING بین سرور و دستگاه های تحت مدیریت آن به صورت CLARE TEXT رد و بدل می شود، به عبارتی به علت آنکه این رمز عبور رمز نگاری نمی شود امکان ایجاد تهدید شبکه توسط هکر یا بدافزار به شدت بالا است، بنابراین از پروتکل SNMP فقط برای بررسی وضعیت دستگاه ها و تجهیزات شبکه استفاده می شود و برای مدیریت این تجهیزات از این پروتکل استفاده نمی شود.
البته به این نکته توجه کنید که این عیب امنیتی در نسخه SNMP VERSION 3 رفع شده است اما هنوز تجهیزات زیادی هستند که این نسخه از پروتکل SNMP را پشتیبانی نمی کنند و دستگاه هایی که از ورژن سوم پروتکل SNMP استفاده می کند قیمت بالایی دارند و به همین علت استفاده از آن در زیرساخت شرکت ها و مجموعه ها توجیح اقتصادی ندارد.
خب با این توصیفات SNMP SERVER به تجهیزاتی که صحت PUBLIC COMMUNITY STRING روی آنها اهراز شده باشد دسترسی دارد تا وضعیت آنها را بررسی و رصد نماید، اطلاعاتی شامل میزان دیتا ورودی به دستگاه و میزان دیتا خروجی از آن، وضعیت سلامت دستگاه و که این اطلاعات در بازه های 5 دقیقه یکبار از سمت دستگاهی که اهراز هویت شده است به سوی سرور SNMP ارسال می شود. حال سرور این اطلاعات را که شامل تعدادByte دیتا های ورود و خروجی دستگاه هست را در هشت ضرب کرده تا به bit تبدیل کند و بر 300 تقسیم می کند تا واحد پهنای باند را به میزان bit/sec در بازه های 5 دقیقه ای به دست بیاورد و بعد از نمایش این اطلاعات آن را در log Server ذخیره کند تا بتوان به هنگام نیار در آینده به آن رجوع کرد.
حال که تا حدودی با نحوه فعالیت مکانیزم پروتکل SNMP آشنا شدیم به سراغ هدف این مقاله یعنی معرفی هفت ابزار مطرح در حوزه لینوکس می پردازیم.
درباره این سایت